کارآفرینان پردیس بین الملل دانشگاه خوارزمی

وبلاگ گروهی دانشجویان کارشناسی ارشد کارآفرینی پردیس دانشگاه خوارزمی ورودی سال 1392

کارآفرینان پردیس بین الملل دانشگاه خوارزمی

وبلاگ گروهی دانشجویان کارشناسی ارشد کارآفرینی پردیس دانشگاه خوارزمی ورودی سال 1392

کارآفرینی زنان و چالشهای پیش رو



کارآفرینی زنان و چالشهای پیش رو

در سالهای اخیر، زنان که نزدیک به نیمی از جمعیت کشور را تشکیل می دهند، گرایش بیشتری به تحصیلات دانشگاهی پیدا کرده اند و نرخ ورود زنان و دختران به دانشگاهها، سال به سال درحال افزایش است .
درحالیکه براساس آمارهای رسمی، نرخ بیکاری نیز در میان بانوان تحصیلکرده به صورت قابل توجهی درحال افزایش می باشد. به نظر می رسد جذب این تعــــداد نیروی تحصیلکرده در سازمانهای دولتی موجود که اکثراً با تورم نیروی انسانی مواجهند، عملی نباشد . بخش خصوصی نیز باتوجه به گستره محدودش در ایران، طبیعتاً نتوانسته است در جذب این سرمایه های ملی موفقیت قابل توجهی داشته باشد . لذا یکی از راهکارهای مهم جهت حل این معضل، توسعه کارآفرینی در میان زنان و دختران می باشد .  
ادامه مطلب ...

کارآفرینی زنان

مشارکت اجتماعی زنان در جوامع انسانی

یکی از مهم‌ترین معیارها جهت سنجش درجه توسعه یافتگی یک کشور، میزان اهمیت و اعتباری است که زنان در آن کشور دارا می باشند. اکنون نگاه جهان، بیشتر به سوی زنان معطوف شده است زیرا امروز، برای تحقق توسعه اجتماعی، تسریع فرایند توسعه اقتصادی و محقق شدن عدالت اجتماعی، چنان‌چه به زن به عنوان نیروی فعال و سازنده نگریسته شود، قطعاً تأثیر بسیاری در روند توسعه و افزایش کمّی و کیفی نیروی انسانی آن جامعه خواهد داشت.
نقش زنان در توسعه، مستقیماً با هدف توسعه اجتماعی و اقتصادی بستگی داشته و از این رو در تحول همه جوامع انسانی، عاملی بنیادی محسوب می گردد. این نوشتار در صدد است، ضمن انجام یک تحلیل اقتصادی مختصر در زمینه توسعه، به چگونگی رابطه میان موقعیت زنان با توسعه یافتگی و تأثیر گذاری مشارکت آنان به عنوان نیمی از نیروی فعال جامعه در فعالیت‌های اقتصادی، برای تحقق توسعه و عدالت اجتماعی بپردازد.  

ادامه مطلب ...

هنر آغاز کردن(کسب و کار)

لطفا روی لینک کلیک کنید.

امید ، همزاد کارآفرینان موفق


امید ، همزاد کارآفرینان موفقهمه کسانی که می خواهند خود را از کارمند به کارآفرین تبدیل کنند رویایی در ذهن دارند و می خواهند با راه انداختن کسب و کاری مستقل حرفه مورد علاقه شان را پیش گیرند و به روشی که دوست دارند پول در بیاورند. اگر شما هم راه تازه ای را شروع کرده اید و به جرگه کارآفرینان پیوسته اید، خواندن این مطلب سودمند خواهد بود.با چند سوال شروع می کنم: فکر می کنید که چقدر به تحقق آرزویتان نزدیک هستید؟ شاید هم دیگر آن شور و شوق ابتدای کار را ندارید. خب اگر این طور است فکر می کنید علت چیست؟ چه چیز باعث شده که در میانه راه تردید داشته باشید؟ آیا از شکست می ترسید؟شاید هم درباره موفقیت نگرانید؟ به نظر می رسد که دیگر آن علاقه و اشتیاق قبلی را ندارید و اصلاً علتش را هم نمی توانید بیابید. در این جا چند مثال از این کارآفرینان خسته و مردد می آوریم:
«لورا» یک کارآفرین خود اشتغال است که در زمینه مشاوره املاک و مستغلات فعالیت می کند. این زن کارآفرین در ابتدا به شدت به کارش علاقه مند بود و ساعات بسیاری را به کارش اختصاص می داد ولی اندک اندک احساس خستگی و فرسودگی کرد و انگیزه اش را از دست داد و عملاً نتوانست کار مناسبی را سر و صورت دهد و برای پیشرفت کسب و کارش اقدام موثری کند.
«مایکل» نمونه ای دیگر است ولی این بار مایکل کارآفرین نیست بلکه برای یک شرکت بزرگ تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات کار می کند و به واقع یک کارمند است. مایکل در بخش روابط عمومی و ارتباطات بازاریابی کار می کند و از وضعیت خودش کاملاً راضی و خوشحال بوده و به فعالیت هایش علاقه مند است ولی در این چند ماه گذشته، شرکت آنها با مجموعه دیگری مشارکت کرده و این تحولات سبب شده اند که مایکل فشار عصبی زیادی احساس کند و در توانایی خودش برای اداره امور دچار تردید شود. او نگران و عصبی است و این اضطراب و فشار روانی علاوه بر روان به جسم مایکل هم صدمه زده است. او فکر می کند که دیگر نمی تواند مدت زیادی در این پست کار کند. سرانجام این کارمند نگران به یک مشاور و روانشناس مراجعه کرده و از او کمک می خواهد. مشاور به مراجعش یاد می دهد که چطور نگاهش را به مسائل کاری اش تغییر دهد و دلهره ها و نگرانی های بیهوده را از خودش دور کند. در واقع شناخت مایکل از خودش و دنیای اطرافش تغییر می کند و به تبع آن رفتارش نیز بهتر شده و مشکلات روان و جسمش را بهبود می بخشد. مایکل حالا می داند که چطور خود را با تغییرات سازگار و هماهنگ کند و همچنان با شور و علاقه به کارش بپردازد. «راشل» کارآفرین دیگری است که تغییری در زندگی شخصی اش او را نگران کرده و درباره ادامه حرفه اش و مدیریت یک کسب و کار مستقل دچار تردید شده است. راشل واقعاً به کارش علاقه مند است و هفت روز هفته را کار می کند. او به تازگی نامزد کرده و می بیند که یک هفته پرکار بر زندگی شخصی و ارتباطات با نامزدش تاثیر گذاشته است. راشل نمی داند چه کار کند و چطور هم با علاقه بسیار کارش را ادامه دهد و هم به زندگی جدیدی که پیش رو دارد، بپردازد. این زن کارآفرین و مشتاق تصمیم می گیرد که به درستی و واقع گرایانه فکر کند و ببیند که به راستی کدام یک از این دو برایش مهم تر هستند؟ تمامی این اشخاص هم به قسمتی از کارشان علاقه مند هستند و هم دوست دارند که بخشی از الگوی زندگی شان هم به همین روند کنونی پیش برود ولی با این حال هرکدام قطعه گمشده ای دارند که وقتی می خواهند بین زندگی و کارشان ارتباطی موثر و سودمند برقرار کنند دچار مشکل شده و نبود این قطعه را حس می کنند.
لورا دریافت که اگر دیدگاه ها و شناخت هایش نسبت به خود و توانایی هایش را تغییر دهد می تواند انرژی مثبت قبلی اش که به شکل انرژی منفی به محیط اطرافش می داد را بازیابد. در زیر تعدادی خطوط راهنما هست که به شما کمک می کند بتوانید از شک و تردیدهایی این چنین بیرون بیایید و راهتان را دوباره پیدا کنید:
- به درونتان توجه کنید. منتظر نباشید تا دیگران به شما دستور دهند که چه کار کنید. دلیلی ندارد که همیشه و در این موقعیت ها مطابق پیشنهادها، خواسته ها و میل دیگران عمل کنید. بدانید که هیچ کس نمی تواند جای کس دیگری باشد. اگر شکست بخورید طعم تلخ ناکامی را فقط خودتان می چشید و اگر هم پیروز شوید این شما هستید که بیش از همه شادمان خواهید شد. البته فکر نکنید که من با مشورت مخالفم. شنیدن توصیه و نظرات بقیه روش بسیار خوبی است ولی تسلیم ایده های آنها بودن امر جداگانه ای است.
- این نکته ای است که در ظاهر ساده به نظر می رسد ولی معنای عمیقی در پس آن وجود دارد. «سعی کنید خودتان باشید». زمانی که تصمیم می گیرید برای احساس آرامش، ارزشمندی و کسب درآمد، اقدامی انجام دهید، مسوولیت آن را صددرصد به عهده بگیرید و دقت کنید که برای راحتی و آسایش «خودتان» کار کنید نه برای اخذ تایید و تحسین دیگران. اگر بخواهید همیشه مورد توجه و تایید بقیه باشید مجبور می شوید مطابق ارزش های آنها رفتار کنید؛ گاهی اوقات این ارزش ها و استانداردها با باورها و مسائل مورد توجه شما مغایرت دارند. پس به جای اینکه بخواهید همیشه برای جلب توجه دنیای بیرون تلاش کنید، سعی کنید هویت، ارزش ها و علایق خودتان را از یاد نبرید. باز هم باید نکته ای را اضافه کنم. همه می خواهند مورد توجه باشند و کارها و فعالیت هایشان درصدر بوده و تحسین همگان را برانگیزد. دقت کنید که افراد سرآمد، ابداعات، کارها و کوشش های «خودشان» را به اوج می رسانند و دیگران را نیز خوشحال می کنند. این نوع جلب توجه و تحسین شدن با مجری خواسته های دیگران بودن تفاوت عمده ای دارد.
- زمانی که دیدید شک و تردید و دودلی دارید آرام آرام به درون ذهنتان می خزید، فوراً به خودتان یادآوری کنید که شما می دانید کارهایی که لازم است انجام دهید را چه وقت و کجا و چطور به اجرا درآورید. سعی کنید شناخت هایتان را بهبود بخشید چرا که افکار و شناخت های شما به اعمالتان تبدیل می شوند.
- همیشه شادی هایتان را به خاطر داشته باشید. آن تجارب، احساسات، رویدادها و داشته هایی که باعث شادیتان می شوند را به یاد بیاورید و به خاطرشان شکرگزار باشید.
چیزهای زیادی در اطراف شما هستند که به آنها توجه نمی کنید. موفقیت های کوچک و شادی های ناچیز را دست کم نگیرید و فراموششان نکنید. همین ها انرژی های مثبتی القا می کنند که به بهبود حال روحیتان کمک می کنند. نکات منفی و ناکامی هایتان را بزرگ نکنید و موفقیت ها را به حاشیه برانید.
زمانی که نسبت به خودتان، شادی ها، ناکامی ها، موفقیت ها و احساس های مثبت و منفی خود کاملاً آگاهی یافتید، آن وقت می توانید تصویر روشنی از اهداف و خواسته های واقعیتان خلق کنید. بعضی کارآفرینان نگران می شوند که حالا چطور به این هدف برسند و کارهایشان را سر و سامان دهند. ترس و اضطراب در هر کاری عاملی مخرب است که اجازه نمی دهد فرد کاری را آغاز کند پس ترس از شکست را از خود دور کنید.
- نکته آخر اینکه همیشه از مربی و دانای درونتان سوال کنید.
بهترین کاری که الان می توانم انجام دهم چیست؟ یاد بگیرید که معلم درونی برای صحبت کردن با مخاطبش او را «تو» می نامد و از دوم شخص مفرد استفاده می کند. همیشه این طور می گوید: «تو فوق العاده ای،» یا «باید سعی کنی عاقل باشی،» یا «تو می توانی رویاهایت را به واقعیت تبدیل کنی.»
به خاطر داشته باشید که ذهن ما سه بخش دارد: هشیار، نیمه هشیار، ناهشیار. تفکرات بخش ناهشیار که در سایه ذهن نیمه هشیار پنهان هستند، جهان اطراف شما را می سازند. بنابراین از زمزمه های آهسته ای چون «اگر شکست بخورم چه؟» یا «نمی توانم، می ترسم این کار را شروع کنم» غافل نشوید. برنامه ها و طرح های بیهوده و به دردنخوری که در گوشه و کنار ذهنتان جا خوش کرده اند را دور بریزید و از شر باورهای محدوده کننده و خودساخته هم خلاص شوید.
اکرم حمیدیان
منبع : روزنامه سرمایه

کارآفرینی در بریتانیا


کارآفرینی در بریتانیابریتانیا از لحاظ بررسی سیاست ها و تجارب در زمینه توسعه کارآفرینی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. ضمن اینکه از دهه ۱۹۷۰ میلادی در زمینه سیاستگذاری حمایت از کارآفرینی فعال بوده است و در حال حاضر پس از ایالات متحده آمریکا رتبه دوم را از نظر تاسیس و راه اندازی کسب و کارهای جدید بین کشورهای توسعه یافته داراست.
۱) سیاست های توسعه کارآفرینی در بریتانیا
توجه به نقش و جایگاه کارآفرینان در اقتصاد بریتانیا از دهه های ۷۰ و ۸۰ میلادی وجود داشته است. سیاستگذاری حمایتی از کارآفرینی در بریتانیا در دهه های مذکور عموماً در جهت حمایت اطلاعاتی از طریق خدمات مشاوره ای، آموزشی و اطلاع رسانی بوده است و در طول زمان با تکامل تدریجی خود به راهبرد اصلی توسعه اقتصادی در این کشور تبدیل شده است. پیگیری روند تکاملی این سیاست ها در گزارشات رسمی دولت بریتانیا در طی سال های اخیر امکان پذیر است.در طول دهه گذشته بستر فکری لازم برای تدوین و اجرای یک راهبرد توسعه کارآفرینی در بریتانیا براساس دستاوردهای دهه های قبل فراهم شده و در حال حاضر دولت بریتانیا تعهد اصلی خود را توسعه کارآفرینی در این کشور می داند. این تعهد ناشی از تحلیلی است که بریتانیایی ها از تحولات محیطی در عرصه اقتصادی تجاری دارند:
تحلیل بریتانیایی ها از تحولات محیط تجارت و اقتصاد جهانی تفاوت ماهوی با تحلیل سایر کشورهای پیشرفته از این تحولات ندارد. این موضوع طبیعی است، چرا که کشورهای پیشرفته صنعتی بیش از سایر کشورها در شکل گیری این تحولات نقش داشته اند و بیش از دیگران نیز تحت تاثیر فشارهای ناشی از این تحولات قرار گرفته اند. در تحلیل دولت بریتانیا فشارهای زیر برای دهه آینده پرقدرت و اثرگذار محسوب می شوند:
ـ سرمایه از تحرک زیادی برخوردار شده و به راحتی از درون نظام های اقتصادی فرار می کند.
ـ مواد و نیروی انسانی ارزان تر از انگلیس در بسیاری از کشورهای در حال توسعه قابل تامین است.
تحلیل دولت بریتانیا با توجه به این واقعیت، تاکید بر ضرورت حمایت و حفاظت از یگانه عامل تولیدی است که نقطه قوت بریتانیا محسوب می شود و امکان تکثیر کردن آن برای سایر کشورها فراهم نیست. بریتانیا بعد از ایالت متحده آمریکا بیشترین جوایز جهانی در زمینه علم و فناوری را دریافت کرده و بر این مبنا اطلاعات و دانش به عنوان عامل اصلی و بلکه یگانه عامل توسعه در این کشور محسوب می شود.دولت بریتانیا در تلاش برای حفظ مزیت رقابتی این کشور به واسطه دانش انباشته در داخل و بیرون از بریتانیا سه سیاست اصلی را مورد توجه خود قرار داده است:ظرفیت ،همکاری،ترویج رقابت.
در درون هر یک از این سیاست های اصلی مجموعه ای از سیاست ها و برنامه ها قابل ذکر است.
۲) ظرفیت سازی
منظور از ظرفیت سازی در جهت تامین مالی، تجهیز منابع مالی جامعه برای رفع نیازهای مالی و اعتباری سرمایه گذاری در فعالیت ها و کسب و کارهایی است که توسط کارآفرینان تعریف شده و معمولاً از درجه خطرپذیری بالاتری برخوردارند.علم و فناوری و افزایش ظرفیت های علمی و فنی کسب و کارهای کوچک به طور اعم و کارآفرینانی که این کسب و کارها را ایجاد می کنند محور و مولفه دوم از سیاست های کلان بریتانیا در زمینه توسعه کارآفرینی است. در این مولفه افزایش و بهبود توان و دانش علمی و فناوری این کسب و کارها و بهبود توان رقابتی آنها در بازارهای بین المللی است.علاوه بر تامین مالی و افزایش توان علمی و فنی، بهبود و افزایش دانش و مهارت های مدیریتی کارآفرینان مولفه دیگری است که در سیاست کلان توسعه کارآفرینی بریتانیا مشاهده می شود.مولفه دیگر اصلاحات ساختاری و ایجاد بسترهای قانونی و حقوقی مناسب برای فعالیت های سالم اقتصادی توسط کارآفرینان است. اصولاً نیاز به اصلاحات ساختاری و ایجاد بسترهای قانونی اداری و تغییر در قوانین و مقررات ناظر بر فعالیت های اقتصادی ناشی از حذف رانت های اقتصادی و ایجاد فضایی است که شایستگان اقتصادی در چارچوبی سالم و اخلاقی به رقابت با یکدیگر بپردازند. این نکته حائز اهمیت و قابل تاکید است که کارآفرینی با رانت خواری اقتصادی شدیداً در تعارض قرار داشته و بهره گیری تمام عیار از توان و توان کارآفرینان در جهت توسعه اقتصادی هنگامی میسر است که با حذف رانت های اقتصادی، فضا برای سبقت و پیشی گرفتن افراد در خصوص خلاقیت ها، نوآوری ها، پشتکار و خطرپذیری فراهم شود.
آنچه در مجموعه سیاست های کلان توسعه کارآفرینی در بریتانیا و همچنین بسیاری دیگر از کشورها قابل تامل است تاکید و توجه ویژه ای است که به جوانان ابراز می شود. جوانان (نیروی کار آتی این جوامع) تحت مراقبت و توجه ویژه ای قرار می گیرند تا ظرفیت بهره برداری حداکثر از فرصت های فراهم آمده در زمینه های مالی، فنی، مدیریتی و حقوقی قانونی را پیدا کنند و با توجه به اینکه بسیاری از سیاست ها در دوره های طولانی مدتی جواب مناسب خواهند داشت. ضروری است برای تربیت انسانی در مقاطع ۱۰ ساله و بیشتر از ابتدای برنامه های توسعه کارآفرینی توجه ویژه ای به جوانان مبذول شود تا بذر مناسب در بستر مناسب قرار گیرد. بنابراین در بریتانیا این توجه به جوانان جزء مولفه های اساسی سیاست توسعه کارآفرینی است. در ظرفیت سازی برخی سیاست ها ادامه سیاست های تجربه شده در سال های قبل و برخی دیگر حاصل آگاهی از نیاز به سیاست های جدید برای افزایش توانمندی ها و ظرفیت های فنی، مالی، مدیریتی در اقتصاد بریتانیا به طور اعم و کسب و کارهای کوچک بخش خصوصی به طور اخص هستند. در بریتانیا ظرفیت سازی در محورهای زیر دنبال شده و می شود:
الف) تامین مالی،
ب) علم و فناوری،
ج) مدیریت،
د) بستر قانونی و حقوقی انجام فعالیت های اقتصادی،
ه) جوانان به عنوان راهبران آتی جامعه.
برنامه های مختلفی جهت ظرفیت سازی در هریک از محورهای مذکور در حال اجرا بوده یا برای دهه آتی طراحی شده است. این برنامه ها در ادامه گزارش مورد بررسی قرار گرفته اند.
۳) همکاری
در تحلیل دولت بریتانیا استفاده تمام عیار از فرصت ها، بهره برداری از ظرفیت های علمی، فنی، مالی و مدیریتی افراد و شرکت ها و حضور موفق تر در عرصه رقابت مستلزم همکاری در سطوح مختلف زیر است:
همکاری بین دولت مرکزی بریتانیا با دولت های محلی و شوراهای ایالتی، شهری و بخش ها و روستاها،همکاری بین دولت و بخش خصوصی،همکاری بین مراکز مختلف با ماهیت فعالیتی متفاوت نظیر دانشگاه ها، مراکز تحقیقاتی و کسب و کارها،همکاری بین کسب و کارهای مختلف با زمینه های فعالیتی متفاوت،همکاری با خارج کشور.
با این تحلیل دولت بریتانیا از تفکر غالب دهه های ۷۰ و ۸۰ میلادی مبنی بر برنامه ریز و برنامه نویس بودن فاصله گرفته و در حال حاضر در پی برآوردن الزامات کارکرد آزاد بازار است که در توان سایر بازیگران این عرصه نیست.در زمینه بهبود همکاری میان اجزا و عناصر مختلف در نظام اقتصادی دولت بریتانیا سیاست ها و برنامه های متعددی را به اجرا گذاشته یا طراحی کرده است که در ادامه مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
۴) تشدید رقابت
بریتانیا یکی از کشورهایی محسوب می شود که اقتصاد آن بازتر از کشورهای همردیف است. با این حال باز کردن هرچه بیشتر اقتصاد، ایجاد شفافیت در آن و رقابتی تر کردن فضای اقتصادی هنوز هم به عنوان یک سیاست اصلی توسعه در این کشور مورد توجه است.
۵) سازوکار اجرای برنامه ها و سیاست ها
بی تردید اتخاذ رویکردی نو به نظام اقتصادی و قبول سیاست های جدید نیاز به تحولی ساختاری در نظام دولتی اداری بریتانیا برای تضمین درجه موفقیت اجرای برنامه ها دارد. با این تحلیل دولت بریتانیا نوآوری و کارآفرینی در درون دولت را نیز وجهه همت خود قرار داده است. این وجهه از راهبرد توسعه بریتانیا در قالب برنامه های اصلاحات ساختاری و تحولات اداری دنبال می شود که در ادامه به برنامه های مذکور اشاره خواهد شد.
در هر صورت توجه به این نکته ضروری است که سازوکار اجرای سیاست ها و برنامه های توسعه کارآفرینی در بریتانیا ثابت نبوده و به موازات تحول در محتوای سیاست ها و برنامه ها در تشکیلات و سازوکارهای اجرای برنامه ها نیز می توان تحولاتی را پیگیری کرد.

منبع : روزنامه سرمایه