کارآفرینان پردیس بین الملل دانشگاه خوارزمی

وبلاگ گروهی دانشجویان کارشناسی ارشد کارآفرینی پردیس دانشگاه خوارزمی ورودی سال 1392

کارآفرینان پردیس بین الملل دانشگاه خوارزمی

وبلاگ گروهی دانشجویان کارشناسی ارشد کارآفرینی پردیس دانشگاه خوارزمی ورودی سال 1392

داستان عبرت آموز

مرد بیکاری برای آبدارچی شدن در شرکت مایکروسافت تقاضای کار داد . رییس با او مصاحبه کرد و کارش را پسندید . سرانجام به او گفت : " شما پذیرفته شده اید ، آدرس ایمیلتان را بدهید تا فرم های استخدام را برای شما ارسال کنم ".
مرد جواب داد : "متاسفانه من رایانه شخصی و ایمیل ندارم".
رییس گفت : " امروزه کسی که ایمیل ندارد وجود خارجی ندارد و چنین کسی هم نیاز به شغل ندارد ".
مرد در کمال ناامیدی آنجا را ترک کرد . نمی دانست با 10 دلاری که در جیب داشت چه کند ؟ تصمیم گرفت یک جعبه گوجه فرنگی بخرد دم در منازل مردم بفروشد . او ظرف چند ساعت سرمایه اش را دو برابر کرد. طولی نکشید که یک گاری خرید . اندکی بعد کامیون کوچک و چندی بعد هم شرکت عظیم توزیع مواد غذایی. او دیگر ثروتمند و معروف شده بود . تصمیم گرفت بیمه عمر بگیرد . به نمایندگی بیمه رفت سرویسی را انتخاب کرد . نماینده بیمه آدرس ایمیل او را خواست ولی مرد جواب داد ایمیل ندارم .
نماینده بیمه با تعجب پرسید : " شما ایمیل ندارید ولی صاحب یکی از بزرگترین شرکت های توزیع مواد غذایی در آمریکا هستید . تصورش را بکنید اگر ایمیل داشتید چه می شدید ؟ "
مرد گفت : " احتمالا آبدارچی شرکت مایکروسافت بودم ".

کارآفرینی از طریق صبحانه

 منبع: روزنامه آسیا


خیلی از پدر و مادرها از این که فرزندان شان علاقه ای به خوردن صبحانه ندارند، گله مند هستند و خیلی های دیگر نیز اصلاً وقت خوردن صبحانه و درست کردن چای و خرید نان تازه و این قبیل کارها را ندارند. شاید بهتر است بگویم حوصله این کارها را ندارند. اما اگر کمی تغییر در خوراک صبحانه به وجود آید و به قول معروف برای بچه ها میز صبحانه را جذاب تر کنیم، مسلماً خواهید دید اشتیاق کودکان به خوردن صبحانه بیشتر می شود.  

ادامه مطلب ...

رستوران ها از کجا به وجود آمدند؟

      

سوده احمدیان راد

کارشناس ارشد مدیریت


آشپزدر سال 1765 مردی به نام بولانژه boulanger در پاریس کسب و کار کوچکی داشت که در آن به فروش سوپ اشتغال داشت. فرانسوی ها به این نوع کسب و کارها رستوران می گفتند که به معنای نیروبخش (یا برطرف کننده خستگی) بود. در آن زمان که فروشندگان زیادی در پاریس به این کار مشغول بودند، بولانژه تصمیم گرفت که یک قلم غذای دیگر به منوی خود اضافه کند. اما این تصمیم او باعث شد که اعضای یک صنف در پاریس که کارشان تهیه گوشت و کباب برای مصرف در منازل بود، بولانژه بیچاره را به دادگاه ببرند به این بهانه که فقط آنها بنا به قانون اجازه فروش چنین غذاهایی را دارند. دادگاه پس از مطالعه دقیق موضوع نظر داد که بولانژه از هیچ قانونی تخطی نکرده است.  ادامه مطلب ...

فرصت شناسی خادم اخراجی کلیسا

در یکی از کلیسا های فرانسه ,خادم کلیسایی بود که بیسواد بود, بعد از چندین سال به همین علت بیسوادی عذر او را میخواهند و از کلیسا او را بیرون میکنند.
او که حالا کاری نداشت برای تسکین درد بیکاریش در پی خریدن یک نخ سیگار میرود اما در آن حوالی پیدا نمیکند, سپس ایده ای به ذهنش میرسد تا ازین بیکاری خلاص شود, او به شهر میرود و چند بسته سیگار میخرد و با خود به حوالی همان کلیسا می آورد و می فروشد.
دفعه بعدی سیگار های بیشتری می آورد و میفروشد, سپس این کار را ادامه میدهد و 5 سال بعد بزرگترین تاجر آن منطقه , سپس شهرش میشود.
روزی از بانکش او را میخواهند و صندوق دار بانک به او میگویید حسابش را به حساب پس انداز بلند مدت منتقل کند تا سودی هم ماهانه بر روی پولش در حسابش بیاید و … ,مرد قبول میکند اما وقتی نوبت به خواندن قرارداد میشود رو به صندوق دار میگوید “من سواد ندارم ,خودتون پر کنید.” صندوق دار در کمال نا باوری جواب میدهد “باورم نمیشود, شما سواد ندارید به این جا رسیدید, اگر سواد داشتید چی میشدید” مرد با لبخند جواب میدهد “خادم کلیسا.”